سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گمشده

ارسال شده توسط در 87/4/7:: 11:58 عصر

به نام خدا
گمشده ای دارم که هر روز را به امید یافتنش ، به شب می رسانم و هر شب را در آرزوی دیدارش صبح می کنم.
انگار که دیگر در این عالم زندگی نمی کنم.نه به دست آوردنی خوشحالم می کند و نه از دست دادنی غمگینم!
چشمانم خسته اند ... سنگین شده اند ...
اکنون که این چند جمله را می نگارم ، اشک هایم مجالی برای نوشتنم نمی دهند و من با آنها سخن می گویم، که ببارند تا آنجا که لطافت را به روحم باز گردانند . انسی عاشقانه با اشک هایم گرفته ام . آنقدر که اگر روزی بر گونه هایم جاری نشوند ، دلتنگ بودنشان می شوم.
بیشتر از این دلم یاری ام نمی کند برای نوشتن...
خوشحالم که مرا نمی شناسی وگرنه  خستگی هایم را به قلم نمی آوردم.





بازدید امروز: 62 ، بازدید دیروز: 30 ، کل بازدیدها: 224440
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ